بدون عنوان
درد دل ماماني با ني ني قربونت برم كي مياي كه پاهاي كوچيكتو بزاري روي تخم چشماي مامانت عزيز دلم وقتي تجسمت مي كنم دلم واست ضعف ميره ، ني ني من تو با اون دستهاي كوچيكت از خدا بخواه كه خدا تو رو زودتربه ما بده آخه خدا دعاي ني ني ها رو زودتر مستجاب ميكنه ، من و بابايي بيصبرانه منتظر اومدنت هستيم اما تو رو به زور از خدا نمي خواهيم ، انشاالله اگه خدا صلاح بدونه آرزومه كه عيد من و تو و بابايي سر سفره هفت سين باشيم ، راستي عزيزم امروز دومين سالگرد عقد مامان و باباته جاي تو خالي قراره با بابايي امروز بريم بازار واسم هديه بخره ، عزيزم اينو ميدوني بهترين باباي دنيا رو داري و خيلي مهربونه ، ميدونم وقتي اومدي واست كلي اسباب بازي ميخر...
نویسنده :
مامانی
12:24